روستای شادگان در استان کهگیلویه و بویر احمد

روستای شادگان در استان کهگیلویه و بویر احمد

 

در ۴۵ كيلومتري شهرستان باشت در استان كهگيلويه و بوير احمد روستايي زيبا با طبيعتي دلنشين به نام شادگان(گورو) وجود دارد كه طبيعت سرسبز و مناظر زيبايش دل هر بيننده اي را مجذوب خود مي كند. كوههاي سرسبز اطراف روستا (كل كارد-بردگاه- تاويل )و همچنين آبشار فصلي آن (آبشار گله جني) و مناظر پوشيده از سبزه و درختان بلوط (ده بالايي-دشت راك -كوشك -براچنگ -جوبال و بيرمين )هر يك از يكي زيباتر شادگان را همچون عروسي زيبا تبديل كرده است .

 

روستاي شادگان در در ايام نوروز بعلت زيبايي هاي خاصي كه دارد پذيراي مهمانان زيادي از شهرستانهاي همجوار و ساير استانهاي ديگر مي باشد. 

 اين روستا كه  درزماني نه چندان دور حدود ۱۵۰ خانوار را در خود جاي داده بود هم اكنون تقريبا" خالي از سكنه (دو خانواده )مي باشد و علت اصلي اين مهاجرت نبود امكانات رفاهي و كار و ادامه تحصيل جوانان اين روستا كه الحق والانصاف بين روستاهاي همجوار بيشترين مدارج علمي دانشگاهي از كارشناسي تا دكترا را دارد بوده است.

بعلت عشق و علاقه مردم به روستاي شادگان كه زادگاه بيشتر اين جوانان بوده در ايام نوروز از شهرهاي دور و نزديك و حتي خارج از كشور دور هم جمع مي شوند و روز سيزده بدر را دور هم جشن مي گيرند.

هر چه از زيبايي اين روستا بگيم باز كم گفته ايم اگه شما به اين روستا اومديد نظر بديد كه چطور بود و روزتون چطوري گذشت و اگه نيومديد حتما" ايام نوروز بياييد و اين منطقه را ببينيد تا خودتان به زيبايي كه ما براتون گفتيم پي ببريد.

                                  پاتو سر تيمو ... خش اوميت.  

+ نوشته شده در 10:26 توسط علی تقی پور آبادان (گچساران) | 3 نظر


To laugh until it hurts your stomach
آنقدر بخندی که دلت درد بگیره .

To find mails by the thousands when you return from a vacation
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی
هزار تا نامه داری .

To go for a vacation to some pretty place
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری .

To listen to your favorite song in the radio
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی .

To go to bed and to listen while it rains outside
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی .

To leave the Shower and find that
the towel is warm!
از حموم که اومدی بیرون ببینی حو له ات گرمه !

To clear your last exam .
آخرین امتحانت رو پاس کنی .

To receive a call from someone, you don’t see a
lot, but you want to .
کسی رو که معمولا زیاد نمی بینیش ولی دلت
می خواد ببینیش بهت تلفن کنه .

To find money in a pant that you haven’t used
since last year .
توی جیب شلواری که از سال گذشته ازش استفاده
نمی کردی پول پیدا کنی .

To laugh at yourself looking at mirror, making
faces !!!
برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و
بهش بخندی !!!

Calls at midnight that last for hours .
نیمه شب تلفن داشته باشی که ساعتها هم
طول بکشه .

To laugh without a reason .
بدون دلیل بخندی .

To accidentally hear somebody say something good
about you .
بطور تصادفی بشنوی که یه نفر داره
از ت تعریف می کنه .

To wake up and realize it is still possible to sleep
for a couple of hours !
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه
هم می تونی بخوابی !

To hear a song that makes you remember a special
person .
آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یادت
می یاره .

To be part of a team .
عضو یک تیم باشی .

To watch the sunset from the hill top .
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی .

To make new friends .
دوستهای جدید پیدا کنی .

To feel butterflies!
In the stomach every time
that you see that person !
وقتی “اونو” میبینی دلت هری
بریزه پایین !

To pass time with
your best friends .
لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی .

To see people that you like, feeling happy .
کسانی رو که دوستشون داری خوشحال ببینی .

See an old friend again and to feel that the things
have not changed .
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینی و
ببینی که فرقی نکرده .

To take an evening walk along the beach .
عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی .

To have somebody tell you that he/she loves you .
یکی رو داشته باشی که بدونی دوستت داره .

To laugh …….laugh. . ………and laugh …….
remembering stupid
things done with stupid friends .
یادت بیاد که دوستهای احمقت چه کارهای
احمقانه ای کردن و بخندی
و بخندی و
…….. باز هم بخندی .

These are the best moments of life …
اینها بهترین لحظه‌های زندگی هستند …

Let us learn to cherish them .
قدرشون روبدونیم .
“Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed”
” زندگی یک مشکل نیست که باید حلش کنی
بلکه یک هدیه است که باید ازش لذت برد”

*******************************************************
وقتی زندگی 100 دلیل برای گریه کردن به تو نشان میده ،
تو 1000 دلیل برای خندیدن به اون نشون بده .

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم شهریور 1390 11:37 توسط علی تقی پور آبادان (گچساران) | نظر بدهید


 

فرق بین عشق و دوست داشتن از نظر دکتر شریعتی
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی
دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال
عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است
دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج می گیرد
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند
عشق طوفانی و متلاطم است
دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابتعشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست
دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کند و باخود به قله ی بلند اشراق می برد
عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد
عشق یک فریب بزرگ و قوی است
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق
عشق در دریا غرق شدن است
دوست داشتن در دریا شنا کردن
عشق بینایی را می گیرد
دوست داشتن بینایی می دهد
عشق خشن است و شدید و ناپایدار
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار
عشق همواره با شک آلوده است
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر
از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می شویم
از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر
عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق می کشاند
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد
عشق تملک معشوق است
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست
عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد و می خواهد که همه ی دلها آنچه را او از دوست در خود دارد، داشته باشند
در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که:”هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”
عشق معشوق را طعمه ی خویش می بیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و معشوق نیز منفور می گردد
دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است ، که از جنس این عالم نیست

+ نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم شهریور 1390 9:52 توسط علی تقی پور آبادان (گچساران) | نظر بدهید


 

عكس از بهار 89 روستاي شادگان.رسول افشينپور شادگان

+ نوشته شده در سه شنبه یکم شهریور 1390 10:56 توسط علی تقی پور آبادان (گچساران) | یک نظر


 

عكس از بهار 89 روستاي شادگان.رسول افشينپور شادگان

+ نوشته شده در سه شنبه یکم شهریور 1390 10:53 توسط علی تقی پور آبادان (گچساران) | نظر بدهید


 

روستاي من شادگان-رسول افشينپور شادگان

+ نوشته شده در سه شنبه یکم شهریور 1390 10:52 توسط علی تقی پور آبادان (گچساران) | نظر بدهید


 

بردهگاه روستاي شادگان بهار1389-عكس از رسول افشينپور شادگان

+ نوشته شده در سه شنبه یکم شهریور 1390 10:52 توسط علی تقی پور آبادان (گچساران) | نظر بدهید


 

روستای شادگان(گورو)عکس از مازیار هاشمی شادگان

+ نوشته شده در سه شنبه یکم شهریور 1390 10:51 توسط علی تقی پور آبادان (گچساران) | نظر بدهید


 

آبشار شادگان در جنوب کشور

+ نوشته شده در سه شنبه یکم شهریور 1390 10:50 توسط علی تقی پور آبادان (گچساران) | نظر بدهید


آبشار زیبای شادگان(گورو)

+ نوشته شده در سه شنبه یکم شهریور 1390 10:50 توسط علی تقی پور آبادان (گچساران) | نظر بدهید


نوشته شده در دو شنبه 28 شهريور 1390برچسب:,ساعت 10:34 توسط علی تقی پور| |


Power By: LoxBlog.Com